نویسنده: جمشید خدادادی




 

8. تظاهرات بالینی

پوست:

پوست مبتلایان به این بیماری، دسته‌هایی به هم فشرده از کلاژن که به صورت موازی با اپیدرم قرار گرفته اند. در اوایل بیماری انگشتان و دست‌ها متورم می‌شوند.

دستگاه گوارش:

بافت شناسی در دو سوم تحتانی مری، شامل مخاط نازک همراه با کلاژن فراوان در زیر مخاط و سروز است. شدت فیبروز کمتر از میزان موجود در پوست است. آتروفی عضلات در مری و سراسر قسمت‌های درگیر لوله ی گوارش نمایان تر از فیبروز عضلات است.

ریه:

در اثر درگیری ریوی، فیبروز بینابینی منتشر ضخیم شدن غشاء آلوئولی و فیبروز دور برونشی مشاهده می‌شود. درگیری ریوی حداقل در دوسوم از بیماران مشاهده می‌شود. امروز عامل اصلی مرگ و میر بیماران را تشکیل می‌دهد.

قلب:

درگیری قلبی به صورت دژنرسانس فیبرهای قلبی و نواحی نامنظمی از فیبروز بینابینی است که در اطراف عروق خونی واضح تر از سایر نقاط است.

کلیه:

درگیری کلیوی در بیش از نیمی از بیماران دیده می‌شود. این نوع بیماران به تنگی شریان لوبولی مبتلا می‌شوند.

پدیده ی رینو:

این بیماری عمدتاً به صورت تدریجی شروع می‌شود. اولین علائم اغلب پدیده ی رینو و پف آلودگی انگشتان است. 95 درصد از بیماران پدیده ی رینو را تجربه می‌کنند. که به صورت انقباض عروقی حمله ای در شریان‌های کوچک و آرتریول‌های انگشتان دست، انگشتان پا و گاهی اوقات نوک ببینی و نرمه ی گوش تعریف می‌شود.

درمان بیماری از نظر طب:

چون علت بیماری از نظر علم طب مشخص نیست، به ناچار از داروهایی نظیر کورتون و سایر داروها برای کنترل بیماری استفاده می‌شود. هر چند که استفاده از این داروها در دراز مدت اثرات بسیار ناگواری را برای بیمار در بر خواهد داشت.

روش طب قرآنی:

این بیماری نیز از انواع خود ایمنی است که علت آن‌ها پیش تر گفته شده است. برای بر طرف کردن سریع این نوع بیماری پیشنهاد می‌شود:
1. از عصبی شدن و حرص خوردن وحساس و زود رنج بودن پرهیز شود؛
2. از یبوست مزاج شدیداً اجتناب شود؛
3. رژیم گیاهی خام که در فصل دهم کتاب «15 روز تا سلامتی» بیان شده است، مورد استفاده قرار گیرد؛
4. از نرمش و ورزش سبک و خواب و استرات به موقع غفلت نشود؛
5. از میوجات و سبزیجات تازه، به خصوص جوانه‌های تازه و شاداب به صورت روزانه استفاده قرار شود تا هر چه سریع تر سیستم ایمنی به حالت تعادل بر گردد؛
6. روزانه 6 لیوان آب، نیم ساعت قبل و دو و نیم ساعت بعد از غذا میل شود.

9. درماتومیوزیت و پلی میوزیت (1)

به نظر می‌رسد که بیماری درماتومیوزیت وپلی میوزیت منشأ خود ایمنی داشته باشند که طی آن فرآیند التهاب غیر چرکی همراه با ترشح لنفوسیتی موجب تخریب عضلات اسکلتی می‌شود. در موارد ابتلا به پلی میوزیت، پوست محفوظ می‌ماند در حالی که در ماتومیوزیت نوعی پلی میوزیت است که با بثورات پوستی مشخص همراه است. میوزیت همراه با اجسام انکیلوزانی، یک عنوان بالینی پاتولوژیک مجزاست که با حضور انکلوزیون‌های واکوئل دار حاوی رشته‌های لوله ای در عضلات مشخص می‌شود.

علل بیماری:

علت اصلی این بیماری ناشناخته است، اما عواملی چون فاکتورهای ژنتیکی، میزان عفونت‌های ویروسی، عضلات و مکانیسم‌های خود ایمنی در پیدایش آن‌ها نقش دارند.

تظاهرات بالینی:

بیماران نخست از ضعف عضلات پروگزیمال اندام به ویژه لگن و ران‌ها آگاه می‌گردند. در برخاستن از وضعیت چمباتمه یا زانو زدن و در بالا و پایین رفتن از پله‌ها دچار ناراحتی و مشکل اند. در موارد نادر بیماری به صورت محدودتری بروز می‌کند و تنها گردن، شانه و عضلات چهار سر ران را مبتلا می‌سازد. پیدایش درد آزار دهنده در باسن و ران‌ها و ساق‌ها، در حدود 10 درصد از بیماران وجود دارد. بیماری در اکثریت مبتلایان بدون درد است. وقوع زودرس دیسفاژی و ضعف عضلات خم کننده ی گردن، در بیمار مبتلا به میوپاتی مزمن مطرح کننده ی تشخیص پلی میوزیت است.

درمان بیماری از نظر علم طب:

مصرف مقادیر زیاد گلوکوکورتیکوئیدها، روش مورد قبول جهت درمان درماتومیوزیت و پلی میوزیت شدید است، اما هیچ گونه مطالعه ی کنترل شده ای اثرات مثبت آن‌ها را به اثبات نرسانده است. درمان بیماری با پردنیزولون، به مقدار 1 تا 2 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز (60 تا 100 میلی گرم در روز برای بزرگسالان) شروع می‌شود. علائم بهبودی ممکن است ظرف 1 تا 4 هفته ظاهر شود، اما درمان بعضی از بیماران 3 ماه طول می‌کشد. پس از پیدایش علائم بهبودی می‌توان مقادیر مصرف روزانه را به میزان 5 میلی گرم در هر 4 هفته کاهش داد. همچنین استفاده از داروهای سرکوب کننده ی سیستم ایمنی مانند سیلکوسپورین تا حدودی مؤثر است.

توجه:

اثرات جانبی داروهای سیتوتوکسیک عبارتند از: سرکوب مغز استخوان، آلوپسی، اختلالات گوارشی، آسیب به بیضه‌ها و تخمدان‌ها، عفونت و احتمال پیدایش بدخیمی آنها.

علت این بیماری از نظر طب قرآنی:

بیماری‌های خود ایمنی نتیجه ی تفکر غلط و تغذیه ی نامناسب است. همان طور که قبلاً بیان شد سیستم ایمنی انسان سرد و تر است. استفاده ی مدام از غذاهای سرد از یک سو و عصبی شدن و حرص خوردن از سوی دیگر، باعث اختلال در سیستم ایمنی می‌شود.

روش طب قرآنی:

با استفاده از برنامه ی دو هفته ای غذای خام و گیاهی که در کتاب «15 روز تا سلامتی» بیان شده است، بیماران می‌توانند در مدتی کوتاه تغییرات جالبی را به وضوح احساس کنند. به بیماران پیشنهاد می‌شود که این رژیم را به مدت چند ماه دقیقاً ادامه دهند تا به لطف خدا
این بیماری به مرور ریشه کن شود و یا افرادی که نمی توانند رژیم خام گیاه خواری را ادامه دهند از رژیم MS استفاده کنند.

10. بیماری سندرم شوگرن (2)

سندرم شوگرن یک بیماری مزمن خود ایمنی است با پیشرفتی آهسته که با ترشح لنفوسیتی غدد برون ریز و ایجاد خشکی چشم و دهان مشخص می‌شود. تقریباً یک سوم مبتلایان با تظاهرات سیستمیک مواجه می‌شوند. تعداد قابل توجهی از مبتلایان به این بیماری ممکن است دچار لنفوم بدخیم شوند.
به طورعمده این بیماری، زنان میان سال را مبتلا می‌کند. ولی می‌توان این بیماری را در تمام سنین، از جمله اطفال مشاهده کرد. میزان شیوع این بیماری از نیم تا یک درصد است. علاوه بر نوع اولیه ی سندرم شوگرن، 30 درصد مبتلایان به بیماری‌های روماتیسمی خود ایمنی از سندرم شوگران ثانویه رنج می‌برند.
دو پدیده ی خود ایمنی اصلی در سندرم شوگرن، ترشح لنفوسیتی غدد برون ریز و افزایش فعالیت لنفوسیت ها B است که توسط اتو آنتی بادی های در حال گردش تظاهر می کند.

تظاهرات بالینی:

اکثر مبتلایان به سندروم شوگرن دارای علائمی در ارتباط با کاهش عملکرد غدد اشکی و بزاقی هستند. سندرم اولیه در اکثر مبتلایان سیری آهسته و خوش خیم دارد. تظاهرات اولیه به صورت خشکی مخاطی یا غیر اختصاصی است و معمولاً 8 الی 10 سال بعد، علائم اولیه ی شکل کامل بیماری ایجاد می‌شود.
علامت اصلی در دهان مبتلایان به سندرم شوگران خشکی دهان است. این حالت به صورت‌های گوناگون، از قبیل اشکال در بلع غذای خشک، ناتوانی در تکلم مداوم، احساس سوزش، افزایش فساد دندانها و اشکال در گذاشتن دندان‌های مصنوعی تظاهر می‌کند. درمعاینه ی فیزیکی، مخاط دهان خشک، سرخ و چسبیده است. آتروفی پرزهای فیلی فوم در قسمت خلفی زبان مشهود است و بزاق غدد اصلی قابل ملاحظه نیست و یا کدر است. بزرگی پاروتید با سایر غدد بزاقی اصلی در دو سوم مبتلایان به سندرم شوگرن اولیه عارض می‌شود.
درگیری چشمی تظاهر اصلی سندرم شوگرن است. بیماران معمولاً از چشمانی خشک همراه با احساس وجود ماسه در زیر پلک‌ها شکایت دارند. سایر علائم عبارتند از: سوزش، تجمع نوارهای ضخیم درگوشه ی داخلی چشم، کاهش اشک، قرمزی، خارش، خستگی چشم و افزایش حساسیت به نور. این علائم به علت تخریب اپی تلیوم قرنیه و ملتحمه ی سطح کره ی چشم است که به صورت کراتوکونژنکتیویت سیکا تعریف شده است.

علل بیماری:

عموماً بیماری‌های خود ایمنی علت شناخته شده ای از نظر علم طب روز ندارند و کلمه ی اتوایمیون را به این نوع بیماری‌ها اطلاق می‌کنند.

درمان این بیماری از نظر علم طب:

سندرم شوگرن اساساً به صورت یک بیماری غیر قابل علاج باقی مانده است. زیرا هیچ روش درمانی تا به حال نتوانسته سیر بیماری را تغییر دهد. بنابراین درمان سندرم شوگرن در جهت تسکین علامتی و محدود ساختن اثرات مخرب خشکی دهان و کراتوکونژنکتیویت سیکا به وسیله ی جایگزینی ترشحات از دست رفته است. از اشک‌های مصنوعی برای این بیماران استفاده می‌کنند.
استفاده از داروی متیل سلولز 5 درصد در موارد تشدید بیماری ممکن است استعمال این دارو هر 30 دقیقه توسط بیماران لازم باشد. بعضی از داروها موجب کاهش بیشتری در عملکرد غدد اشکی و بزاقی می‌شوند از قبیل دیورتیک‌ها، داروهای ضد فشار خون و ضد افسردگی که باید از آن‌ها اجتناب شود.

علت این بیماری از نظر طب قرآنی:

بیماری‌های خود ایمنی نتیجه ی استرس و فشارهای عصبی و تغذیه ی نامناسب است. همان طور که قبلاً بیان شد سیستم ایمنی انسان سرد و تر است و استفاده ی مداوم فرد از غذاهای سرد و عصبی شدن باعث می‌شود که این سیستم دچار اختلال شود. این دلایل پیش تر به تفصیل بیان شد.

روش طب قرآنی:

رژیم غذایی مبتلایان به این بیماری باید دقیقاً مثل تغذیه در بیماری‌های پیشگفته ( بیماری‌های خود ایمنی) باشد و تمام شرایطی که این دسته از بیماران باید رعایت کنند، مورد توجه و عمل قرار گیرد. این بیماران رژیم 15 روزه را به مدت چند ماه دقیقا رعایت نمایند.

11. آرتریت پسوریازیسی

آرتریت پسوریازیسی نوعی آرتریت التهابی مزمن است که در 5 تا 42 درصد بیماران مبتلا به پسوریازیس مشاهده می‌شود.

علت این بیماری:

تا به حال علت این بیماری شناخته نشده است، اما شواهد غیر مستقیم دال بر دخالت عفونت‌ها دارد.

تظاهرات بالینی:

سه نوع آرتریت پسوریازیسی شناسایی شده است. آرتریت التهابی غیر قرینه، آرتریت قرینه واسپوندلیت پسوریازیسی. به طور متوسط 47 درصد بیماران بین 16 تا 70 درصد، آرتریت التهابی غیر قرینه دارند. بروز بیماری در زن و مرد یکسان است. بسیاری از بیماران از سفتی صبحگاهی می‌نالند، اما پسوریازیس اغلب سال‌ها بیش از آرتریت پدید می‌آید. به طور متوسط 25 درصد از بیماران بین 15 تا 39 درصد به آرتریت قرینه ای که مشابه آرتریت روماتوئید است. مبتلا می‌گردند. این بیماری در زنان دو برابر مردان است.
پسوریازیس و آرتریت التهابی اغلب همزمان ایجاد می‌گردند، در اینجا نیز بیماران غالباً به خشکی صبحگاهی مبتلا می‌شوند؛ به خصوص مفاصل بزرگ محیطی درگیر هستند. تمامی اونیکودیستروفی دارند که به افتراق آن‌ها از افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید کمک می‌کند. بیش از نیمی از بیماران به سمت آرتریت تخریبی می‌روند.
به طور متوسط 23 درصد بیماران بین 5 تا 40 درصد اسپوندلیت پسوریازیس بدون درگیری مفاصل محیطی دارند. پسوریازس اغلب چند سال پیش از آرتریت پدید آماده و بروز کمر درد و خشکی صبحگاهی شایع است. اسپوندلیت پسوریازیس در مردان شایع تر است.

درمان این بیماری از نظر علم طب:

درمان آرتریت پسوریازیس با آموزش بیمار و درمان فیزیکی و شغلی به منظور حفظ قدرت عضلانی و عملکرد مفصل و عضله آغاز می‌شود. اگر لازم باشد، برای برخی مفاصل که شدیداً و به طور حاد ملتهب شده اند، وسایل کمکی اُرتوپدی و تزریقات داخل مفصلی گلوکوکورتیکوئیدها نیز اضافه می‌گردد.
همچنین از داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی استفاده می‌شود که در اغلب بیبماران التهاب را تخفیف می‌دهد.

علت این بیماری از نظر طب قرآنی:

بیماری‌های خود ایمنی نتیجه ی استرس و فشارهای عصی و تغذیه ی نامناسب است. همان طور که قبلاً بیان شد سیستم ایمنی انسان سرد و تر است و استفاده مدام فرد از غذاهای سرد و عصبی شدن و حرص خوردن باعث می‌شود که این سیستم دچار اختلال شود. این دلایل پیش تر به تفصیل بیان شده است که نمی خواهم تکرار مکررات نمایم.

روش طب قرآنی:

با استفاده از برنامه ی دوهفته ای غذاهای خام گیاهی که در کتاب «15 روز تا سلامتی» بیان کرده ام، بیماران می‌توانند در عرض یک هفته تغییرات جالبی را در جهت بهبودی و بازیابی سلامت خود احساس کنند.
به این دسته از بیماران توصیه می‌شود:
1. حداقل روزانه 6 لیوان آب، نیم ساعت قبل و دو و نیم ساعت بعد از غذا به آرامی بنوشند؛
2. روزانه به مقدار چند برش نازک از انجیل تازه در رژیم غذایی خود استفاده کنند؛
3. از عصبی شدن و حرص خوردن و حساس و زود رنج بودن جداً پرهیز نمایند.
4. رژیم 15 روز تا سلامتی را به مدت 2-3 ماه دقیقا رعایت نمایند.

12. آرتریت به همراه بیماری دستگاه گوارش (3)

این بیماری در 9 تا 22 درصد از افراد مبتلا به آرتریت محیطی اتفاق می‌افتد. آرتریت معمولاً حاد به همراه تشدید بیماری روده است. ابتلای زن و مرد به این بیماری یکسان است.

تظاهرات بالینی:

تظاهران بالینی این بیماری عبارت است از: انگشتان چماقی در 4 تا 13 درصد بیماران مبتلا به کرون، پدید آمدن آمیلوئید به خصوص به همراه بیماری کرون واستئوپروز که ناشی ازعدم تحرک، سوء جذب و یا درمان باگلوکوکورتیکوئیدهاست.

علت بیماری از نظر علم طب:

این بیماری جزء بیماری‌های سیستم ایمنی است که علت آن تا کنون شناخته نشده است.

درمان از نظر علم طب:

این بیماری از نظر علم پزشکی درمان ندارد و تنها با داروهای گلوکوکورتیکوئیدها سعی می‌کنند که این بیماری را کنترل کنند. با استفاده از این دارو، بیمار دچار بیماری استئوپروز یا پوکی استخوان می‌شود.

علت بیماری از نظر طب قرآنی:

بیماری‌های خود ایمنی نتیجه ی فشارهای عصبی و تغذیه ی نامناسب است. همان طور که قبلاً بیان شد سیستم ایمنی انسان سرد وتر است و استفاده ی مداوم فرد از غذاهای سرد و عصبی شدن و حرص خوردن باعث می‌شود که این سیستم دچار اختلال شود. این دلایل به وضوح بیان شده است که نمی خواهم تکرار مکررات نمایم.

روش طب قرآنی:

خداوند سبحان درمان بیماری‌های سیستم گوارش را در دهان قرار داده است. برای درمان این بیماری از نظر طب قرآنی موارد زیر به بیماران پیشنهاد می‌شود:
1. بهترین رژیم غذایی گیاه خواری است؛
2. هر لقمه ی غذا را 64 بار بجوید (با جویدن زیاد: مقدار زیادی موسین از غدد بزاقی ترشح می‌شود و از جدار داخلی معده و روده محافظت می‌کند؛ مقدار مناسبی آنزیم آلفا آمیلاز به نام پتیالین ترشح می‌شود و غذاهای نشاسته ای را به خوبی هضم می‌کند و مقدار زیادی لیزوزیم ترشح می‌شود که باکتری‌های موجود در مواد غذایی را هضم می‌کند و از بین می‌برد)؛
3. اعصاب و روان آرام، بهترین و مؤثرترین درمان هر بیماری است؛
4. از غذاهای ممنوع (غذاهای صنعتی، غذاهای آماده و فست فودها) پرهیز کنید.

13. بیماری‌های کمبود ایمنی (4)

عملکردهای ایمونولوژیک به وسیله ی دو گروه لنفوسیت انجام می‌گیرد: لنفوسیت‌های B و لنفوسیت‌های T. لنفوسیت‌های B در استخوان‌های لگن جای دارند و لنفوسیت‌های T در استخوان جناغ سینه قرار گرفته اند. این لنفوسیت‌ها برای دفاع از سیستم‌های بدن موادی را از خود آزاد می‌کنند. سلول‌های سیستم رتیکولوآندوتلیال نیز در دفاع از بدن سهیم هستند.
سندرم‌های کمبود ایمنی چه از نوع مادرزادی، چه از نوع اکتسابی و چه از نوع یاتروژنیک ( عوارض داروها) با استعداد ابتلا به عفونت و گاهی بیماری اتوایمیون و بدخیمی‌های لنفورتیکولر مشخص می‌شوند. غالباً نوع عفونت، اولین راهنما برای تشخیص ماهیت کمبود ایمونولوژیک به حساب می‌آید. بیماران مبتلا به کمبود هومورال، گرفتار عفونت عود کننده یا مزمن سینوپولمونار، مننژیت، و باکتریومی ( بیشتر به دلایل باکتری‌های چرک زا مثل هموفیلوس، آنفلوانزا، استرپتوکوک پنومونی، و استافیلوکوک) هستند.
همین عوامل می‌توانند در فردی که واکنش‌های ایمونولوژیک طبیعی دارد ولی با کمبود و ضعف این سیستم مواجه هستند، ایجاد عفونت کنند.افرادی که از ایمنی سلولی بدون نقص و سالمی بر خوردارند. بر علیه عفونت‌های ویروسی واکنش نشان می‌دهند.
در این افراد سیر بالینی یک عفونت اولیه ویروسی مثل آبله مرغان یا سرخک، تفاوت چندانی با یک فرد سالم نمی کند. چنین مشاهداتی نشان می‌دهد که سلول‌های T سالم ممکن است برای کنترل عفونت‌های ویروسی ایجاد شده مؤثر باشند؛ در حالی که آنتی بادی‌ها، در محدود ساختن انتشار مقدماتی ویروس و طولانی کردن مدت ایمونیته نقش مهمی دارند.
وقوع یک عفونت جدی غیر معمول ( مثل مننژیت ناشی از هموفیلوس آنفولوآنزا) در یک بچه ی بزرگ یا فرد بالغ، کمبو ایمنی هومورال را نشان می‌دهد.

درمان بیماری از نظر علم طب:

در پزشکی روز برای تشخیص و درمان این بیماری از روش‌های زیر بیشتر استفاده می‌شود:
1. انواع آزمایش‌های خون، برای تشخیص بیماری؛
2. استفاده از تصویر برداری به روش M.R.I برای تشخیص بیماری؛
3. نمونه برداری از محل بیماری یا بیوپسی، برای تشخیص بیماری؛
4. استفاده از انواع داروهای شیمیایی، برای درمان؛
5. استفاده از روش جراحی، برای درمان؛
6. استفاده از روش شیمی درمانی، برای درمان؛
7. استفاده از روش رادیوتراپی یا پرتو درمانی، برای درمان؛
8. استفاده از بُن اسکن یا تصویر برداری از استخوان‌های بدن، برای تشخیص.

روش طب قرآنی:

در طب قرآنی، بیمار به فطرت خویش بازگردانده و به او توصیه می‌شود: اولاً، از غذای اصلی خویش که گیاهان است استفاده کند (در توجیه گیاه خواری، با کمی دقت و توجه می‌توان دریافت که آناتومی بدن انسان یا آناتومی بدن یک حیوان گوشت خوار بسیار متفاوت است! چنین نیست؟)؛ ثانیاً، در طول درمان از آب میوه جات طبیعی و عسل به طور مرتب استفاده کند.
این روش استفاده از دارو نیست که عوارض جانبی جبران ناپذیر داشته باشد، پس چرا در درمان فقط انواع داروهای گران قیمت تجویز می‌شود؟! اگر قرار بود که درمان بیماری فقط با دارو امکان پذیر باشد، امروزه نباید یک بیمار در دنیا وجود می‌داشت!

نتیجه:

دو عامل مهم این بیماری‌ها را ایجاد می‌کنند و آن دو عامل عبارتند از: الف) تفکر غلط و ب) تغذیه نامناسب.
این دو مطلب را بیشتر توضیح می‌دهم تا جای سؤال و ابهامی نباشد اگر بخواهیم انسان را در دو کلمه خلاصه کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که انسان مجموعه ای است از تفکر و تغذیه. اگر تغذیه نباشد، موجودی به نام انسان مصداقی ندارد و وجود خارجی نیز نخواهد داشت. مولوی در این زمینه بیان زیبایی دارد و می‌فرماید:

ای برادر تو همه اندیشه ای*** مابقی خود استخوان و ریشه ای

اما تفکر؛ این تفکر است که نوع غذا را انتخاب می‌کند. اینکه غذای فطری را استفاده کند یا اینکه از غذاهای غیر انسانی و مضر و سرطان زا مصرف کند. سؤال اینجاست که چرا انسان به این نوع غذاها دل می‌بندد و از غذاهایی که خداوند سبحان برای او خلق کرده است، استفاده نمی کند. چرا؟
آیا انسان دلیلی هم برای این کار خود دارد؟ انسان هر غذایی که بخورد خصوصیات آن غذا در روح و جسم او حلول می‌کند. درحقیقت سلامتی انسان درگروه غذایی است که می‌خورد. این غذا می‌تواند سلامتی او را تأمین کند و روح او را به تعالی برساند، یا اینکه او را بیمار کند و روح او را به تباهی بکشاند.

14. انواع بیماری‌های لوسمی (5)

این بیماری با پرولیفراسیون نئوپلاستیک یکی از سلول‌های خونی مشخص می‌شود. انواع متفاوت لوسمی را بر حسب نوع سلول مبتلا و نیز بر حسب وضعیت تکاملی سلول‌های نئوپلاستیک و طول مدت بیماری، به حاد یا مزمن طبقه بندی می‌کنند.
از منظری دیگر، به طور کلی لوسمی‌ها، بر اساس پراکندگی سنی مبتلایان و پاسخ آنها به درمان طبقه بندی می‌شوند:
1. لوسمی‌های لمفوبلاستیک حاد (ALL)؛
2. لوسمی‌های غیر لمفوبلاستیک حاد (ANLL).
لوسمی‌های نوع یک به چهار گروه تقسیم می‌شوند:
الف. میلوبلاستیک؛
ب. میلومنوسیتیک؛
ج. منوسیتیک؛
هـ. پرومیلوسیتیک.
بیماری‌های (الف و ب) خیلی از اوقات پدید می‌آیند. لوسمی‌های غیر لمفوبلاستیک مجموعاً به عنوان لوسمی میلوژن یا میلوئید حاد (AML) شناخته می‌شوند.

نحوه ی تشخیص:

از مغز استخوان لگن یا استخوان جناغ سینه نمونه گیری می‌شود و با رنگ آمیزی آن نمونه روی لام و زیر میکروسکوپ، نوع بیماری دقیقاً مشخص می‌شود.

تظاهرات بالینی:

به طور ناگهانی ناراحتی‌هایی با ضعف و بی حالی شدید و خون ریزی شروع می‌شود. ممکن است شروع بیماری بی سر و صدا با ضعف پیشرونده، رنگ پریدگی، تب پایین و خون ریزی جزئی باشد. گاهی اوقات هیچ علامت قبلی وجود ندارد و بیماری مثلاً در زمان خون ریزی شدید ناشی از کشیدن دندان تشخیص داده می‌شود. در زمان تشخیص در بیشتر بیماران تب وجود دارد. بزرگ شدن لوزه‌ها، گره‌های لنفی و طحال، به خصوص در ALL، شایع است و انفارکتوس طحال، خون ریزی زیر کپسولی و به ندرت پارگی طحال ممکن است پدید آید. کبد و کلیه‌ها نیز خیلی از اوقات در اثر انفیلتراسیون لوسمیک بزرگ می‌شوند.

علل بیماری:

علت این بیماری از نظر علم طب هنوز شناخته شده نیست، اما عوامل مشخصی وجود دارند که زمینه را برای بروز بیماری آماده می‌کنند.
آن عوامل عبارتند از:

1. در معرض منابع هسته ای قرار گرفتن:

هنوز این موضوع مورد بحث است که آیاد دُزی که برای درمان با اشعه مورد استفاده قرار می گیرد، موجب این بیماری می‌شود؟ به نظر می‌رسد قرار گرفتن جنین در معرض پرتوهای امواج رادیو گرافی، خطر بروز لوسمی در نوزاد را تا حدودی افزایش می‌دهد؛ اما میزان این افزایش مورد بحث است.

2. عوامل شیمیایی:

لوسمی‌هایی که به دنبال قرار گرفتن درمعرض عوامل شیمیایی بروز می‌کنند، معمولاً از انواع حاد یا مزمن لوسمی میلوژن هستند. قرار گرفتن مداوم در معرض بنزین و احتمالاً مواد شیمیایی، دیگر باعث افزایش بروز لوسمی می‌شود. بعضی داروها مثل کلرامفنیکل و فنیل بوتازون که معلوم شده باعث کاهش فعالیت‌های مغز استخوان می‌شوند، احتمالاً سرطان زا نیز هستند.

3. عوامل ارثی:

بروز لوسمی حاد در مبتلایان به سندروم داون یا مونگولیسم ( نقصی که از طریق کروموزم 21 مشخص می‌شود)، بیست برابر میزان عادی ابتلا به لوسمی است.

4. ویروس‌ها:

به طور قاطعی ثابت شده است که ویروس ‌ها ممکن است در جوندگان، گربه سانان، میمون‌ها و ماکیان، لوسمی ایجاد نماید. ویروس‌ها اگر لوسمی زا باشند، معمولاً در موقع ورود به بدن باعث لوسمی خواهند شد و بدین جهت حیوانات آزمایشگاهی آلوده ممکن است اغلب بدون بروز لوسمی در تمام زندگی ویروس را در خود نگهدارند. حیوانات آلوده می‌توانند ویروس را از طریق تخمک به فرزندان خود منتقل کنند.
اما برای درمان این بیماری چه باید کرد و امروزه از نظر علمی از کدام اصول و روش استفاده می‌شود؟

مراحل درمان این بیماری از نظر طب روز:

1. استفاده از داروهای مختلف؛
2. شیمی درمانی با دوزهای مختلف؛
3. تلاش برای پیوند مغز استخوان و تست اقوام درجه یک بیمار برای پیوند که البته طبق گزارشات پزشکی اکثر پیوندها با موفقیت همراه نیست؛
4. شیمی درمانی دوباره و...
جالب اینجاست که به بیمار که گفته می‌شود که می‌تواند ازهمه نوع مواد غذایی استفاده کند، در حالی که این بیماران اصلاً میل به غذا ندارند که بتوانند از هر نوع غذایی که می‌توانند استفاده کنند.
آیا این روش‌ها علمی است؟ آیا بهتر نیست به جای این کارها توصیه‌های پیشگیری را قبل از وقوع انجام دهیم و مردم را از شر مواد غذایی سرطان زا نجات دهیم؟ امروزه شاهد و ناظر هستیم که در رسانه‌های جمعی اعلام می‌کنند که این نوع غذاها سرطان زا هستند، ولی این غذاها به طور وسیع تبلیغ می‌شوند. این تناقض را چگونه باید حل کرد؟
این گونه بیماری‌ها باعث می‌شوند که دست نیاز به سوی کارتل‌ها و تراست‌های دارویی صهیونیستی دراز کنیم و بدون نتیجه گرفتن سرمایه ی این سرزمین را به تاراج دهیم. مگر در کتاب ما مسلمین چهار بار کلمه ی شِفا بیان نشده است؟ چرا در این زمینه از قرآن کریم استمداد نمی جوییم و فکر می‌کنیم که قرآن کریم فقط برای قرائت کردن و ثواب بردن است؟!

روش طب قرآنی:

دلایل علمی و منطقی طب قرآنی در مورد این نوع بیماری‌ها (لوسمی‌ها) از این قرار است:
1. علت این بیماری‌ها نقص سیستم ایمنی است که دلیل به وجود آمدن نقص سیستم ایمنی را از نظر کتب علوم پایه بیان کردم؛
2. در این نوع بیماری‌ها فاکتورهای خونی بیمار مختل می‌شوند و رو به کاهش یا افزایش می‌گذارند؛
3. در این بیماری‌ها، سلول‌های خون ساز بیمار که گلوبول‌های قرمز را می‌سازند، دچار اختلال می‌شوند؛
4. در این بیماری‌ها سلول‌های مگاکاریوسیت‌ها قدرت ساخت و تولید پلاکت‌های خون را به خوبی ندارند و بیمار دچار کاهش این فاکتور می‌شود؛ در نتیجه بیمار هر آن با خطر خون ریزی مواجه است؛
5. در این نوع بیماران عموماً سیستم گوارش و کلیه‌ها دچار اختلال می‌شوند و به خوبی نمی توانند وظایف اصلی خود را ایفا کنند؛
6. مهم تر از همه، بیمار چون دچار کم خونی شده است، اشتهای به غذا را تا حدودی زیادی از دست می‌دهد.
در روش‌های طب جدید، به بیماری که دچار کمبود پلاکت و گلویول قرمز خون هستند، معمولاً پلاکت و خون تزریق می‌کنند، در حالی که از نظر علمی عمر مفید پلاکت‌ها حدود 10 روز بیشتر نیست و گلوبول‌های خون بعد از چند روز دوباره کاهش پیدا می‌کنند.
اما برای بهبود بیمار طب قرآنی سه کار اساسی را انجام می‌دهد که عبارتند از:
اولین و مهم ترین کار، تغییر اساسی نوع غذای بیمار است که غذا صرفاً گیاهی می‌شود و به خصوص از آب میوه جات طبیعی با عسل استفاده می‌شود؛ دومین کار اصلاح سیستم گوارش بیمار است. برای خون سازی در بدن انسان به عامل مهم فاکتور خارجی و فاکتور داخلی نیازمندیم. فاکتور خارجی همان نوع تغذیه است که به غذای گیاهی تغییر یافت؛ اما فاکتور داخلی، ترشحات خود سیستم گوارش به خصوص معده است. از آنجا که فاکتور خارجی تغییر کرده، فاکتور داخلی نیز به تبعیت از فاکتور خارجی تغییر خواهد کرد.
سومین کار اساسی و علمی این است که کلیه‌های بیمار را فعال می‌کنیم تا هورمون اریتروپوئتین ترشح شود و سلول‌های مادر درمغز استخوان را برای ساختن خون و پلاکت، فعال کند.
اما توضیح روش‌های سه گانه و نوع رژیم غذایی:

روش اول: گیاه خواری.

وقتی که به قرآن کریم درمورد تغذیه انسان مراجعه می‌کنیم، شگفت زده می‌شویم و می‌بینیم که خداوند سبحان غذای اصلی انسان را صرفاً گیاه می‌داند و به این نوع غذاها کرامت عنایت می‌فرماید؛ از جمله:
*أَ وَ لَمْ یَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ کَمْ أَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ‌ * (6)
چرا به زمین نگاه نمی کنید که گیاهان را زوج آفریدیم و به آن‌ها کرامت عنایت کردیم. به چند دلیل علمی باید غذای انسان گیاه باشد:
الف. در این گونه بیماران که سلول‌های بدخیم وجود دارد، این سلول‌ها از فرآورده‌های حیوانی استفاده می‌کنند. گیاه خواری، جلوی رشد و تکثیر این سلول‌های بدخیم را می‌گیرد و چون غذای مناسب به این سلول‌ها نمی رسد، بعد از مدت زمان کوتاهی از بین می‌روند و بیمار، اشتها و نشاط خاصی پیدا می‌کند و به زندگی امیدوار می‌شود؛
ب. در جهان خلقت هیچ موجودی بر خلاف غریزه و فطرت خویش تغذیه نمی کند، حتی میکروب‌ها و باکتری‌ها و... پس چرا انسان غذایش را بر خلاف طبع و غریزه اش انتخاب می‌کند؛
ج. غذاهای گیاهی سرشار از انواع ویتامین‌ها و املاح مورد نیاز بدن و مهم تر از همه سرشار از آنتی اکسیدان‌ها هستند که رادیکال‌های آزاد موجود در بدن را سرکوب می‌کنند؛
هـ. گیاهان به خاطر داشتن فیبر زیاد سیستم گوارش بیمار را فعال می‌کنند، خون سازی به مرور انجام می‌شود و بیمار بهبود می‌یابد؛
و. با جویدن غذاهای گیاهی سه فاکتور مهم برای اصلاح سیستم گوارش تولید می‌شود، از جمله: موسین، آنزیم آلفا آمیلاز و لیزوزیم که آنتی باکتری اند و سیستم گوارش را فعال می‌سازند؛

روش دوم: اصلاح سیستم گوارش و تولید فاکتور داخلی که عامل مهم خون سازی است.:

الف. با عوض شدن فاکتور خارجی ( غذای بیمار)، فاکتور داخلی شروع به تولید می‌کند؛
ب. با تولید فاکتور داخلی، ویتامین B12 ساخته می‌شود و خون سازی در بیمار آغاز می‌شود. در این مرحله بیمار اشتها پیدا می‌کند و از غذا خوردن لذت می‌برد.

روش سوم: فعال کردن سیستم اورولوژی بیمار:

فعال کردن سیستم اورولوژی بیمار ( کلیه‌ها) و تولید اریتروپوئتین و فعال سازی سلول‌های خونی برای تولید گلوبول و پلاکت در مغز استخوان.
الف. با نوع غذا می‌توان کلیه‌ها را فعال نمود تا اریتروپوئتین تولید شود؛
ب. تولید اریتروپوئتین و ریخته شدن آن در خون و وارد شدن آن در مغز استخوان، باعث فعال شدن سلول‌های مادر و مگاکاریوسیت‌ها می‌شود؛
ج. با فعال شدن کلیه‌ها و تولید فاکتور داخلی معده، از نظر علمی بیمار رو به بهبودی می‌رود و بیماری به مرور ریشه کن می‌شود؛
د. غذاهایی که این سیستم را فعال می‌کنند عبارتند از: کاهو، خیار بوته ای کامل، سیب درختی با پوست و دانه، مغز بادام خام، جوانه گندم تازه، عسل یونجه، لیمو ترش تازه، روغن زیتون ( تمام مواد را خرم و مغز بادام خام را رنده کنید. جوانه ی گندم را به سایر مواد افزوده و عسل، لیموترش تازه و روغن زیتون را در آخر اضافه کنید و خوب هم بزنید)، آب هویج و عسل و نکتار سیب با عسل و یخ؛
هـ. روزانه 2 تا 3 لیوان نکتار سیب و 2 تا 3 لیوان آب هویج و عسل را در طول روز به آرامی بنوشید؛
و. دو هفته بعد از رعایت کامل این رژیم، می‌توانید آزمایش خون بدهید و تفاوت را به چشم ببینید. البته به شرطی که عصبی نشده و استرس و ترس از بیماری نداشته باشید.

توجه:

بیمار باید در طول این دو هفته فقط از رژیم بیان شده استفاده نماید و هیچ نوع غذای دیگری میل نکند. در صورت استفاده از آب، نیم ساعت قبل و دو ونیم ساعت بعد از غذا میل شود.
به این بیماران توصیه می‌شود که در طول مدت درمان، بهتر است که به مناطق خوش آب و هوا مسافرت کنند، به خصوص مناطقی که فضای سبزی و مملو از اکسیژن دارد. بیماران سعی کنند که از افکار آزادی برخوردار باشند. ضمناً در این مدت بهتر است که به نرمش و ورزش و پیاده روی اقدام کنند و نفس عمیق بکشند تا هر چه سریع تر بهبود یابند.

15. تالاسمی‌ها (7)

تالاسمی‌ها یک گروه از بیماری‌های مادر زادی اند که در آن‌ها اختلالی در سنتز یکی (یا بیشتر) از زنجیره‌های هموگلوبین وجود دارد. به علت کاهش تولید هموگلوبین، گلوبول‌ها هیپوکرومیک و میکروستیک اند. بیماری‌های تالاسمی، بیماری ارثی و ژنتیکی اند که از طریق والدین به فرزندان انتقال می‌یابند.
بیماران تالاسمی عموماً مقدار آهن در بدنشان رو به ازدیاد می‌رود و نیاز به تزریق خون دارند. این بیماری به دو نوع عمده تقسیم می‌شود:

تالاسمی ماژور و تالاسمی مینور.

15-1. تالاسمی ماژور (8)

تظاهرات این بیماری معمولاً بعد از 4 تا 6 ماهگی بروز می‌کند، زیرا در این هنگام به طو عادی زنجیره‌های B به جای زنجیره‌های Y تولید می‌شوند. آنمی شدید یا هماتوکریتی درکمتر از 20 درصد بیماران پدید می‌آید، مگر آنکه به ترانسفوزیون خون تقویت شوند. از این رو، در بیماران تمام علائم و شکایات آنمی وجود دارد. به علاوه در بیماران، یافته‌هایی وجود دارد که ناشی از همولیز محیطی و داخل مغز استخوانی (intramedullary) بار زیاد آهن بدن است.
بیماران مبتلا به B تالاسمی ماژور به طور چشمگیری لاغر و ضعیف و تحلیل رفته، به نظر می‌رسند. رشد و تکامل بچه‌های مبتلا کم است. در جوانان شروع و تکامل صفات ثانویه جنسی به تأخیر می‌افتد. پوست بیماران رنگ مخصوصی دارد که ناشی از ترکیب یرقان و رسوب زیاد ملانین است.
مبتلایان معمولاً آنومالی‌های استخوانی دارند که به طور ثانوی نسبت به افزایش مغز استخوان اریتروئیدی پدید می‌آیند. بزرگی استخوان‌های گونه ممکن است باعث ایجاد چهره‌های خاص شود و اختلال در جویدن و بستن دهان پدید آید. بیماران همواره کاردیومگالی دارند که ممکن است با علائم نارسایی احتقانی قلب همراه باشد. در این بیماران همیشه هپاتومگالی قابل ملاحظه ای وجود دارد.

15-2. تالاسمی مینور (9)

این بیماری شایع به ندرت با تظاهرات بالینی چشمگیر همراه است. معمولاً در افراد که جهت آنمی خفیف بررسی می‌شوند، یا در بررسی بیمارانی که در گسترش خون محیطی آن‌ها نکات غیر طبیعی دیده شده است، این بیماری تشخیص داده می‌شود.

علت بیماری‌های تالاسمی:

عمده دلایل این بیماری به والدین مربوط می‌شود. اگر والدین هر دو به کم خونی مینور مبتلا باشند، 25 درصد از فرزندان این پدر و مادر مبتلا به تالاسمی ماژور می‌شوند. اما در بیماران تالاسمی مینور، پدر یا مادر دچار کم خونی مینور بوده اند که به فرزندان منتقل شده است.

توصیه مهم:

بهتر است که قبل از تصمیم به ازدواج، هر دو آزمایش کامل خون را انجام دهند، تا از سلامت جسم همدیگر مطلع شوند و بعد تصمیم به ازدواج و زندگی مشترک اقدام کنند.

روش طب روز برای این گونه بیماری‌ها:

برای بیمارانی که دارای تالاسمی ماژور هستند، راهی به جز تزریق خون نیست، اما در مورد تالاسمی مینور علم طب روز از انواع ویتامین‌ها و داروهای مختلف استفاده می‌کند. این بیماران در زندگی روزمره ی خود، مسأله حاد و نگران کننده ای ندارند. در مجموع، بهترین روش برای این گونه بیماری‌ها، پیشگیری است.

روش طب قرآنی:

برای بیماران تالاسمی ماژور روشی را که می‌توان استفاده کرد و مؤثر است عبارت است از : پرهیز از غذاهای ممنوع؛ زندگی و اقامت در دامنه‌های کوهستانی و خوش آب و هوا زندگی کنند؛ استفاده از جوانه گندم تازه همراه سالاد با لیموترش تازه و روغن زیتون بکر و نیز نوشیدن روزانه 2 لیوان نکتار سیب با عسل و یخ؛ نوشیدن روزانه 2 لیوان آب هویج با عسل و یخ؛ در صورت استفاده از آب، نیم ساعت قبل و دو نیم ساعت بعد از غذا میل شود؛ خوب جویدن غذا و نرمش و ورزش سبک.
بیماران تالاسمی مینور را نیز می‌توان به سادگی کمک کرد تا از این بیماری نجات پیدا کنند و تا زمانی که زنده هستند به خوبی و بدون بیماری و کسالت زندگی کنند. روشی به مبتلایان به تالاسمی مینور توصیه می‌شود عبارت است از: پرهیز از غذاهای ممنوع؛ رعایت آداب غذا خوردن؛ دست کشیدن از غذا، دو لقمه قبل از سیر شدن؛ نرمش و ورزش مناسب حال؛ خوب جویدن غذا، نوشیدن یک لیوان آب خنک، نیم ساعت قبل و دو و نیم ساعت بعد از غذا؛ استفاده از جوانه بذر یونجه و یا شبدر همراه سالاد کاهو با لیموترش تازه و روغن زیتون بکر قبل از غذا؛ نوشیدن (به آرامی) آب میوه جات تازه و سالم همراه عسل و یخ در طول روز و حفظ آرامش روان که بسیار اهمیت دارد. همچنین به این دسته از بیماران توصیه می‌شود که برای تسریع در بهبودی از غذاهای گیاهی و رژیم غذایی مربوط به بیماران تالاسمی ماژور استفاده کنند.

پی‌نوشت‌ها:

1. همان منبع، ص 172.
2. همان منبع، ص 184.
3. همان منبع، ص 290.
4. اصول طب داخلی‌هاریسون ( بیماری‌های خون و تغییرات هماتولوژیک)، ص 367.
5. همان منبع، 394.
6. شعراء/ 7.
7. همان منبع، ص 217.
8. همان منبع، ص 222.
9. همان منبع، ص 221.

منبع مقاله :
خدادادی، جمشید، (1391)، خلاصه‌ی عسل درمانی، تهران: مؤسسه نشر شهر، چاپ اول